با گذشت 7 سال از ماجرای فوت دختر جوانی که بعد از تزریق مواد مخدر ربوده شده است وجسدش در باغی رها شده است بود، قضات شعبه 24 دیوانعالی کشور،حکم مجازات سه متهم پرو
آخر پرونده دختر 29ساله یک دکتر که جهت تهیه مواد به رابطه نامشروع هم تن داد
عبارات مهم : پرونده
کشور عزیزمان ایران نوشت:رسیدگی به این پرونده از بیستم شهریور سال 89 و بدنبال فوت مرموز دختر جوانی آغازشد که جسدش در یکی از باغ های اطراف اتوبان چمران رها شده است بود.
در حالی که مأموران پلیس در پی کشف هویت دختر جوان بودند پدرش که دکتر است با مراجعه به کلانتری گفت: «دخترم صبح سریع از منزل خارج شده است و دیگر بازنگشته است.»
آخر پرونده دختر 29ساله یک دکتر که جهت تهیه مواد به رابطه نامشروع هم تن داد
با شناسایی جسد دختر جوان از سوی پدرش، پزشکان قانونی اعلام کردند این دختر با اصابت ضربه ای مهلک به سرش به قتل رسیده است.
از سویی دیگر مشخص شد دختر جوان مورد تجاوز هم قرارگرفته هست. در نخستین مرحله تحقیق، دوستان دختر 29 ساله – المیرا – به کارآگاهان گفتند که وی با جوانی به نام کریم رابطه دوستی داشته هست. بدهید ترتیب پسرجوان دستگیر شد که مأموران هنگام بازداشتش حدود 30 سانت مخدر شیشه از او کشف کردند.
با گذشت 7 سال از ماجرای فوت دختر جوانی که بعد از تزریق مواد مخدر ربوده شده است وجسدش در باغی رها شده است بود، قضات شعبه 24 دیوانعالی کشور،حکم مجازات سه متهم پرو
این جوان به کارآگاهان گفت: من المیرا را می شناختم ولی فقط چند بار آن هم به خاطر فروش مواد مخدر به دختر معتاد، او را دیده بودم.آخرین بار هم به او مقداری هروئین فروختم و دیگر خبری از او نداشتم.
کریم درادامه بازجویی به رابطه المیرا با جوانی به نام «کامبیز» اشاره کرد که دربررسی ها مشخص شد او به اتهام خرید و فروش مواد مخدر در زندان است.
وی در نخستین مرحله بازجویی منکر ارتباطش با المیرا شد و گفت او را نمی آشنا وارتباطی هم نداشته اند. ولی در جریان تحقیقات پدر المیرا با تیزبینی گردنبند دخترش را بر گردن کامبیز دید و همین گردنبند راز قتل دخترش را روشن کرد.
آخر پرونده دختر 29ساله یک دکتر که جهت تهیه مواد به رابطه نامشروع هم تن داد
وقتی از کامبیز راجع به گردنبند پرسیدند او پاسخ داد: من این گردنبند را از شخصی به نام «حبیب» گرفته ام. او هنگامی که می خواست از من مواد مخدر بخرد پولی نداشت و این گردنبند را جایگزین پول داد.کامبیز گفت: حبیب خودش هم مواد مصرف می کرد و هم می فروخت و پاتوقش اطراف پل مدیریت است.
بنابراین حبیب همان روز در منزل اش به وسیله پلیس دستگیر شد و در شروع تحقیقات راجع به قتل المیرا اظهار بی اطلاعی کرد. ولی در بازجویی های فنی به کارآگاهان گفت: شب اتفاق من به همراه دوستم علی در حال خرید و فروش مواد بودیم که دیدم مردی بالای سر دختر جوان ایستاده و در حال دزدی جواهرات او است.
با گذشت 7 سال از ماجرای فوت دختر جوانی که بعد از تزریق مواد مخدر ربوده شده است وجسدش در باغی رها شده است بود، قضات شعبه 24 دیوانعالی کشور،حکم مجازات سه متهم پرو
وقتی سراغ دختر جوان رفتیم دیدیم او نیمه جان در کنار اتوبان بر زمین افتاده هست. با دوستم علی، این دختر را به داخل خودرویمان انتقال دادیم. من رفتم آب معدنی و آب لیمو خریدم و دختر جوان را به باغی که پاتوقمان بود بردیم.من یک ساعتی بیرون از باغ بودم که هنگامی که برگشتم دیدم المیرا فوت کرده هست. تلاش کردم با تنفس مصنوعی او را نجات دهیم ولی دیر شده است بود. به همین خاطرجسد این دختر را با خودروی علی به کنار اتوبان چمران بردیم و در حوالی پل مدیریت رهایش کردیم. گردنبند هم در اتاقک باغ افتاده بود و…
ایمیل ناشناس به پدر مقتول
آخر پرونده دختر 29ساله یک دکتر که جهت تهیه مواد به رابطه نامشروع هم تن داد
پس از بیانات این متهم، پدر مقتول با مراجعه به اداره آگاهی اظهار داشت: شب گذشته فرد ناشناسی با ارسال ایمیل به من خبر داد که ماجرای قتل دخترم را می داند و خودش را یک دوست معرفی کرده هست. بعد ازردیابی این ایمیل به وسیله کارآگاهان، جوانی به نام «حسین» دستگیر شد.او در بازجویی گفت: شب اتفاق المیرا را دیدم که از من خواست هروئین به او تزریق کنم و این کار را هم انجام دادم.اما حالش بد شد و روی زمین افتاد. قصد کمک کردن به او را داشتم که ناگهان دو پسر جوان از راه رسیدند و من از وحشت پا به فرار گذاشتم و چند روز بعد متوجه فوت دخترجوان شدم. من دیدم که این دو جوان المیرا را با ماشین ارزش بردند.حسین در اظهاراتش گفت: المیرا حتی از نسخه های پزشکی پدرش جهت خرید مواد مخدر و ترامادول سوءاستفاده می کرد.
به این ترتیب حسین و دو جوان دیگر در رابطه با فوت المیرا تحت تعقیب قرار گرفتند و بعد از صدور کیفرخواست جهت کامبیز، حبیب و حسین (هر سه) در شعبه چهارم دادگاه کیفری پایتخت کشور عزیزمان ایران محاکمه شدند.
سرانجام رأی دادگاه به این شرح صادر شد: کامبیز و حبیب به اتهام آدم ربایی به 15 سال حبس و به خاطر خودداری از کمک به دختر جوان به 5 سال حبس و به علت دزدی گردنبند به 2 سال حبس محکوم شدند. همچنین حسین هم به اتهام قصد قتل شبه عمد به پرداخت دیه محکوم شد.ضمناً با توجه به بیانات حسین که ادعا کرده بود با المیرا چندین بار رابطه داشته است به اتهام زنا به یکصد ضربه شلاق محکوم شد. این رأی از سوی قضات شعبه 24 دیوانعالی نیز تأیید شد.
واژه های کلیدی: پرونده | گردنبند | رابطه نامشروع | اخبار حوادث
دانلود فایل ها
توجه: ممکن است تمام لینک های دانلود به دستور مقام قضایی حذف شده باشد...
